دانلود پایان نامه ارشد: تولید نوروسفر از سلول های بنیادی مزانشیمی مغز استخوان |
فهرست مطالب:
فصل اول: مقدمه……………………………………………………………………. 1
مقدمه و مروری بر مطالعات گذشته………………………………………………. 1
1-1 سلولهای بنیادی جنینی……………………………………………………… 3
1-2 سلولهای بنیادی بالغ…………………………………………………………. 4
1-3 سلولهای بنیادی مغز استخوان………………………………………………. 5
1-3-1 مارکرهای سطحی خاص سلولهای بنیادی مزانشیمی………………… 8
1-3-2 تنظیم سیستم ایمنی توسط سلولهای بنیادی مزانشیمی…………… 8
1-3-3 پتانسیل تمایزی سلولهای بنیادی مزانشیمی…………………………. 10
1-4 کاربرد درمانی سلولهای بنیادی مزانشیمی………………………………. 14
1-5 انواع فاکتورهای رشد عصبی (NTFs) و ساختمان مولکولی گیرندههای مربوط به آنها…17
1-5-1 فاکتورهای نوروتروفیک…………………………………………………….. 17
1-5-1-1 انواع فاکتورهای نوروتروفیک…………………………………………… 18
1-5-2 گیرندههای مربوط به فاکتورهای رشد عصبی…………………………. 20
1-5-2-1 ساختار گیرنده P75NTR و اتصال نوروتروفین…………………………. 20
1-5-2-2 ساختار گیرنده Trk و اتصال نوروتروفین……………………………….. 22
1-6 سلولهای بنیادی عصبی……………………………………………………. 25
1-6-1 نوروسفر…………………………………………………………………….. 25
1-6-1-1 نوروسفر منبعی برای سلول درمانی………………………………….. 31
1-7 ضرورت اهداف تحقیق………………………………………………………… 33
فصل دوم: مواد و روشها…………………………………………………………… 35
2-2 تهیه و نگهداری حیوان آزمایشگاهی……………………………………….. 36
2-2 جداسازی و کشت سلولهای بنیادی مغز استخوان موش صحرایی بالغ…36
2-2-1 طرز تهیه محیط کشت a-MEM…………………………………………….
2-2-2 طرز تهیهPBS فاقد كلسیم و منیزیم (2/7 : PH)………………………. 37
2-2-3 طرز تهیه تریپسین/ EDTA…………………………………………………
2-2-4 روش جداسازی و کشت سلولهای بنیادی مغز استخوان……………… 39
2-2-5 پاساژ سلولی……………………………………………………………… 39
2-3 تأیید هویت سلولهای استرومایی به روش ایمونوسیتوشیمی………. 39
2-3-1 ایمونوسیتوشیمی CD71………………………………………………..
2-3-1-1 طرز تهیه پارافرمالدئید 4%…………………………………………….. 41
2-3-1-2 طرز تهیه ژلاتین 1/0 درصد…………………………………………….. 41
2-3-1-3 ساخت سرم بز 10%…………………………………………………… 41
2-3-1-4 طرز تهیه PBS ایمنوسیتوشیمی (4/7 – 2/7 = PH)……………….. 42
2-3-1-5 طرز تهیه بافر گلیسرول………………………………………………….. 42
2-3-2 رنگ آمیزی آلکالین فسفاتاز………………………………………………. 43
2-4بررسی مارکر عصبی βIII-tubulin در سلولهای مزانشیمی مغز استخوان به روش ایمونوسیتوشیمی….44
2-5 تایید هویت عصبی نوروسفرها به روش ایمونوسیتوشیمی…………… 45
2-6 بررسی مولكولی بیان ژنهای اعضای خانواده نوروتروفین……………….. 46
2-6-1 استخراج RNA كل از سلولهای كشت شده …………………………..46
2-6-2بررسی کمی و کیفی RNA استخراج شده…………………………….. 48
2-6-3 الكتروفورز ژل آگارز …………………………………………………………49
2-6-4 واکنش ساخت cDNA (واکنش رونویسی معکوسRT-)……………… 52
2-6-5 انتخاب پرایمر……………………………………………………………… 53
2-6-6 آمادهسازی پرایمرها……………………………………………………… 54
2-6-7 واكنش PCR……………………………………………………………….
2-7 آنالیز آماری………………………………………………………………….. 58
فصل سوم: نتایج…………………………………………………………………. 59
3-1 مشاهده مورفولوژی سلولهای مزانشیمی مغز استخوان در شرایط کشت با میکروسکوپ اینورت….59
3-2 تعیین هویت سلولهای مزانشیمی مغز استخوان با نشانگر CD71 و آلکالین فسفاتاز….60
3-3 ویژگیهای مورفولوژیکی سلولهای مزانشیمی مغز استخوان بعد از کشت طولانی مدت….60
3-4 تأیید هویت سلولهای عصبی با استفاده از روش ایمونوسیتوشیمی….60
3-5 تأیید هویت نوروسفرها با استفاده از نشانگر نستین……………….. 61
3-6 ارزیابی بیان ژنهای فاكتورهای نوروتروفیك و مارکرهای نورونی و بررسی آماری شدت باندها و نمودارهای مربوط به آن…61
4-1 نتیجه گیری و بحث………………………………………………………… 70
4-1 مورفولوژی سلولهای بنیادی مزانشیمی در کشت طولانی مدت و تایید هویت آنها…71
4-2 بیان فاکتورهای رشد عصبی به وسیله سلولهای بنیادی مزانشیمی…72
4-3 پتانسیل تمایز سلولهای بنیادی مغز استخوان به سلولهای عصبی……74
4-4 تولید نوروسفر از سلولهای بنیادی مغز استخوان در كشت طولانی مدت….76
4-5 نتیجه گیری…………………………………………………………………… 77
پیشنهادات…………………………………………………………………………. 77
مراجع ………………………………………………………………………………..79
چکیده:
هدف : هدف ما در این پژوهش پاسخ به این سوال است که آیا MSCs بعد از کشت طولانی مدت میتوانند به طورخودبخودی به سلولهای پیشساز عصبی تمایز یابند.
مواد وروشها: این تحقیق شامل دو گروه میباشد: کشت پاساژ پنجم MSCs در محیط کشت -MEMα و FBS %10 به مدت سه هفته بدون تعویض محیط یا استفاده از القاگر به عنوان گروه آزمایشی و پاساژ پنجم MSCs بدون کشت طولانی مدت به عنوان گروه کنترل. سپس هر گروه توسط واکنش زنجیرهای پلیمراز(RT- PCR) به منظور بیان ژنهای فاکتورهای نوروتروفیک ( NGF، BDNF، NT3، NT4/5و GDNF) و ژنهای نورونی (Nestin،TH وNurr1) ارزیابی شد. در این مطالعه، از ایمینوسیتوشیمی Nestin و βІІІ-tubulin به منظور تعیین سلولهایی که این نشانگرها را بیان میکنند استفاده شد.
نتایج: پاساژ پنجم MSCs که از موش صحرایی بالغ استخراج شدند، بعد از کشت طولانی مدت (سه هفته) قادرند بطور خودبخودی به سلولهای شبه نوروسفری تمایز یابند و به نشانگر نستین پاسخ مثبت میدهند. بعد از هفته دوم کشت، سلولهای شبه نورونی به نشانگر βІІІ-tubulin واکنش مثبت نشان دادند. بررسیهای آماری نشان داده است که MSCs در گروه آزمایشی افزایش معنیداری از ژنهای فاکتورهای نوروتروفیک NGF و GDNFو ژنهای نورونی Nestinو Nurr1 را نسبت به گروه کنترل نشان دادند .(p<0.05)
نتیجه گیری: در این مطالعه نشان داده شد که MSCs در کشت طولانی مدت، به طورخودبخودی به نوروسفر تمایز پیدا میکنند بدون اینکه با فاکتور رشد یا القاکننده خاص همراه شوند و قادرند ژنهای اختصاصی نورونهای دوپامینرژیک مانند THو Nurr1را بیان کنند. مطالعات ما نشان میدهد که MSCsدر شرایط کشت طولانی مدت توانایی تمایز به سلولهای نورونی را به طور خودبخودی دارا هستند و پیشنهاد میشود منبع سلولی مناسبی در درمان بیماریهای نورولوژیکی باشند.
فصل اول: مقدمه و مروری بر مطالعات گذشته
مقدمه:
امروزه تحقیق بر روی سلولهای بنیادی به دانش پیشرفتهای تبدیل شده است که نه تنها در حیات علمی، بلکه در بعد اقتصادی نیز موثر قلمداد میشود ]1[. سالهاست که این تفکر در ذهن دانشمندان شکل گرفته که با توجه به امکان تقسیم سلولی آیا میتوان درمان را بر پایه این سلولها بنا نهاد. این تفکر و تحقیق به تدریج به طرف طب جدیدی سوق داده میشود که از آن به عنوان reparative (regenerative) medicine نام برده میشود] 2[. پر واضح است برای رسیدن به این هدف، درک کامل بیولوژی سلولی و ماهیت سلولهای بنیادی از اهمیت ویژهای برخوردار است. خصوصا” علیرغم تحقیقات وسیع، هنوز ابهامات متعددی پیرامون نحوه عملکرد سلولهای بنیادی وجود دارد ]3[.
سلولهای بنیادی، سلولهای زایای[1] غیر بالغاند که قادر به خود تکثیری (Self-renewal) هستند و از این طریق جمعیت سلولی خود را حفظ میکنند]4[. هر سلول بنیادی در کنام یا نیچ[2] تنظیمی خود قرار گرفته است. کنام یک سلول، مجموعهای از عوامل فیزیکی و شیمیایی است که سلول را احاطه کرده است. از اعمال مهم کنام سلولهای بنیادی، تنظیم توازن بین خود نوزایی و تمایز است. یکی از مکانیسمهای تنظیم کننده این توازن کنترل تقسیم متقارن[3] و نامتقارن[4] میباشد. در تقسیم نامتقارن، از تقسیم سلول بنیادی دو سلول دختری ایجاد میگردد که یکی در کنام باقی مانده و دیگری کنام را ترک کرده تا تعداد زیادی پیش ساز ایجاد نماید و در نهایت به سلولهای بالغ تمایز پیدا میکنند. در عوض در تقسیم متقارن، دو سلولدختری ایجاد میگردد که هر دو در کنام باقی مانده و به صورت بنیادی باقی میمانند] 5، 6[. بنابراین سلولهای بنیادی، سلولهای تمایز نیافتهای میباشند که توانایی خود تکثیری، تولید نسل تمایز یافته عملکردی و ترمیم بافت بعد از صدمه را دارا هستند ]7[.
سلولهای بنیادی بر اساس قابلیت تمایز به سه گروه تقسیم میشوند:
همه توان[5]: جزء اولین سلولهایی هستند که در جنین شکل میگیرند ( از تخمک لقاح یافته 1-3 روزه)، قابلیت تمایز به انواع سلولهای ارگانیسم را دارند] 4[.
پر توان[6]: از توده سلولی داخلی[7] در مرحله بلاستوسیست 100تا 200 سلولی منشاء میگیرند. این سلولها دارای توانایی تمایز و تکثیر نامحدود هستند و قادرند به هر سه لایه سلولی تمایز یابند]7[.
چند توان[8]: این گروه را سلولهای بنیادی بالغ[9] و یا سلولهای بنیادی سوماتیك نیز مینامند که بصورت خاموش و غیر متعهد حفظ میشوند تا در آینده و بر اساس نیاز فعال شده و به سایر دودمانهای مربوط به همان بافت تمایز یابند]8[، به عنوان مثال سلولهای بنیادی خونساز در مغز استخوان به تمام انواع سلولهای خونی مانند گلبولهای قرمز، لنفوسیتهای B وT و … تمایز مییابند [9،10[.
سلولهای بنیادی از لحاظ منشاٴ به دو دستهی، سلولهای بنیادی جنینی (ESCs)[10] و سلولهای بنیادی بالغ تقسیم میشوند. از آنجا که استفاده از سلولهای بنیادی جنینی با مسائل اخلاقی و قانونی بسیار مواجه است و یا پیوند این سلولها خطر ایجاد بافت توموری را در پی خواهد داشت ]7،11[، بنابراین کلید حل این مشکل به دست آوردن منبع عظیمی از سلولهاست به گونهایکه قابلیت تمایز بالایی داشته باشد و قادر باشند به دفعات نامحدودی در محیط کشت تکثیر شوند تا تعداد کافی سلول قابل دسترس برای پیوند و یا هر کاربرد درمانی و پژوهشی فراهم آورد]4[.
سلولهای بنیادی مزانشیمی از مهمترین سلولهای بنیادی بالغ است. این سلولها اولین بار توسط مطالعات Friedenstein و Petrokova در سال 1966 استخراج شدند ]12[. سلولهای بنیادی مزانشیمی توان تمایز به چندین دودمان سلولی ازجمله استخوان، عصب، غضروف و كبد را دارند] 13 .[این سلولها به عنوان یك منبع ایدهآل برای سلول درمانی، ژن درمانی و به عنوان ابزاری برای درمان بیماریهای مادرزادی محسوب میگردند] 14[. گزارشهایی مبنی بر استفاده از این سلولها در مدلهای حیوانی برای درمان جراحات نخاعی] 15،16[، سكتة مغزی ]17 [و پاركینسون] 18 [وجود دارد.
فرم در حال بارگذاری ...
[پنجشنبه 1398-06-28] [ 06:03:00 ب.ظ ]
|