دانلود پایان نامه ارشد: توسعه ناپایدار شهری در اسکان غیررسمی |
1-2- طرح مسأله…………………………….. 7
1-3- اهمیت و ضرورت انجام تحقیق……………………………… 11
1-4- مرور ادبیات و سوابق پژوهش……………………………….. 12
1-5- اهداف مشخص تحقیق……………………………… 21
1-6- اهداف عملیاتی……………………………… 21
1-7- سؤالات تحقیق…………………………….. 22
1-8- فرضیههای تحقیق……………………………… 22
1-9- جنبه جدید بودن و نوآوری در تحقیق……………………………… 22
1-10- موانع و محدودیتها……………………………. 22
فصل دوم: ادبیات و مبانی نظری پژوهش……………………………….. 24
2-1- مقدمه…………………………….. 25
2-2- محله…………………………….. 27
2-2-1- سیر تاریخی نظریه محله…………………………….. 29
2-2-2- مفهوم محله در شهرهای ایران……………………………… 30
2-2-3- کارکرد محلههای شهری……………………………… 31
2-3- مبانی و مفاهیم پایداری، توسعه پایدار و محله پایدار…………………….. 32
2-3-1- پایداری……………………………… 32
2-3-2- توسعه…………………………….. 33
2-3-3- توسعه پایدار……………………………. 33
2-4- توسعه پایدار شهری……………………………… 35
2-5- ناپایداری توسعه شهری……………………………… 36
2-6- بنیادهای شهر پایدار……………………………. 36
2-7- مفاهیم و دیدگاههای اساسی در توسعه محله ای………………………. 37
2-8- محله پایدار……………………………. 40
2-9- پیدایش دیدگاه توسعه محلهای پایدار……………………………. 40
2-10- نمونههایی از رویکردهای مرتبط با محله پایدار……………………………. 41
2-10-1- طراحی محله سنتی……………………………… 41
2-10-2- توسعه محلی مبتنی بر حمل و نقل عمومی……………………………… 41
2-10-3- محلات سرزنده……………………………. 42
2-10-4- ایده محدوده امن……………………………… 42
2-10-5- ایده رشد هوشمند…………………………….. 43
2-10-6- توسعه محلهای پایدار……………………………. 43
2-10-7- ابعاد و معیارهای پایداری محله…………………………….. 44
2-11- وظایف شهرداری در زمینه توسعه پایدار محله ای……………………………… 51
2-12- اسکان غیررسمی……………………………… 54
2-12-1- ویژگیهای اساسی سکونتگاههای غیر رسمی……………………………… 57
2-13- نقد مفهوم حاشیه نشینی……………………………… 63
2-15- پایداری محله ای……………………………… 65
2-16- ابعاد شهر پایدار……………………………. 65
2-17- شاخص های توسعه پایدار……………………………. 68
2-18- شاخص های پایداری در جهان……………………………… 73
2-18-1- انگلیس……………………………….. 73
2-18-2- چین……………………………… 73
2-18-3- آمریکا …………………………….74
فصل سوم: روش شناسی و محدوده مورد مطالعه…………………………….. 80
3-1- مقدمه…………………………….. 81
3-2- روش تحقیق……………………………… 81
3-3- جامعه آماری……………………………… 83
3-4- گروه نمونه و روش نمونه گیری……………………………… 83
3-5- ابزار گردآوری اطلاعات و روایی و پایایی آن……………………………… 85
3-5-1- ابزار گردآوری اطلاعات………………………………. 85
3-5-2- روایی و پایایی پرسشنامه…………………………….. 86
3-6- روش تجزیه و تحلیل داده ها …………………………….87
3-7- فرایند انجام تحقیق……………………………… 88
3-8- محدوده مورد مطالعه (محله جعفرآباد)……………………………. 90
فصل چهارم: تجزیه و تحلیل یافته های پژوهش……………………………….. 97
4-1- مقدمه…………………………….. 98
4-2-آمارهای توصیفی……………………………… 98
4-3-1-8- بررسی شاخصه ای توسعه پایدار محلی در محله جعفرآباد…………….. 130
– امنیت و ایمنی……………………………… 132
– تنوع و سرزندگی……………………………… 132
– هویت و خوانایی……………………………… 134
– پویایی و سازگاری……………………………… 134
– احساس تعلق……………………………… 135
– دسترسی……………………………… 136
4-3-1-1-تحلیل توسعه پایدار شهری در محله جعفرآباد…………………………….. 140
فصل پنجم: آزمون فرضیه ها، نتایج پژوهش و پیشنهادها …………………………….143
5-1- مقدمه…………………………….. 144
5-2- بررسی و تفسیر یافتههای پژوهش و آزمون فرضیات…………………………… 144
5-3- نتیجه گیری……………………………… 146
5-4- پیشنهادها……………………………. 144
منابع……………………………. 156
پیوست………………………………. 160
چکیده:
راه رسیدن به پایداری شهری از توسعه محلهای میگذرد. محله به عنوان کوچکترین و مهمترین واحد شهری، از نخستین اولویتها بوده و محله پایدار میتواند زیربنای مناسبی را برای توسعه پایدار شهری فراهم نماید. ناپایداری توسعه شهری مهمترین چالش هزاره سوم است. محلات فقیرنشین و اسکان غیررسمی در شهرها با توسعه پایدار شهری در تناقض قرار دارد. هدف این پژوهش بررسی توسعه پایدار شهری و محلهای در محله جعفرآباد شهر کرمانشاه میباشد. روش پژوهش توصیفی ـ تحلیلی و از نوع کاربردی بوده و به صورت پیمایشی و با استفاده از ابزار پرسشنامه انجام گرفته شده است. جامعه آماری شامل کلیه ساکنین محله جعفرآباد که براساس سرشماری 1390، برابر 37423 نفر است، حجم نمونه براساس فرمول کوکران 268 نفر بدست آمده است. همچنین روش نمونهگیری به صورت روش تصادفی ساده میباشد. توسعه پایدار محله جعفرآباد در شاخص سرزندگی (96/1)، دسترسی(74/2)، جذابیت و تمایز(12/2)، راحتی، آسایش و آرامش(11/2)، آلودگی صوتی و بصری(04/3)، تنوع و خوانایی(32/2)، ایمنی و امنیت(17/2)، احساس تعلق(56/2)، پویایی و سازگاری(14/2)، هویت و خوانایی(89/2)، تراکم و معیارهای قابل تحمل محله(01/2) و مشارکت (28/3) بوده است که در بیشتر شاخص ها از حد متوسط و استاندارد پایین تر بوده است. نتایج تحلیل توسعه پایدار شهری در محله جعفرآباد بیانگر آن است که تمام شاخصهای پایداری کالبدی با میانگین آزمون t تک نمونه ای (79/2)، پایداری اجتماعی (53/2)، پایداری اقتصادی (93/1) و پایداری زیست محیطی (35/2) در محله جعفرآباد پایینتر از حد متوسط و استاندارد قرار دارد. عمده ترین متغیرهای مستقل تأثیرگذار بر توسعه پایدار محله به ترتیب اولویت، عبارتند از پایداری کالبدی، اجتماعی، زیست محیطی و اقتصادی میباشد. بنابراین با توجه به بررسی این شاخصها و مقدار پایین بودن آنها از حد استاندارد محله جعفرآباد دچار ناپایداری است.
فصل اول: کلیات تحقیق
1-1- مقدمه
توسعه شهری درمعنای عام آن، براثر بازتاب فضایی اسکان غیر رسمی، ناپایدار شده است، موضوعی که ارائه و مورد بحث قرار خواهد گرفت، امروزه یکی از چالشهای عمده ناپایدار کننده شهری و گونهای شهرنشینی با مشکلات حاد موسوم به اسکان غیر رسمی یا حاشیه نشینی میباشد. سکونتگاههای غیررسمی همواره یکی از مسائل اصلی شهرهای کشورهای در حال توسعه و از جمله ایران بوده است. در دهههای اخیر بحث فقر شهری و سکونتگاههای غیررسمی بیش از پیش با مفهوم عام توسعه پایدار شهری گره خورده است. امروزه درک فراگیری در سطح بینالمللی از مسئله پایداری و نقش آن در پایداری اجتماعی و پایداری شهری شکل گرفته است به نحوی که در بسیاری از پیمانهای بینالمللی محو فقر به طور عام و فقر شهری به طو خاص به عنوان یکی از اهداف اصلی جامعه جهانی تعریف میشود. در این زمینه شاخصترین توافق جهانی بر روی اهداف توسعه هزاره از سوی رهبران جهان (2000) است که از میان بردن فقر و گرسنگی و تضمین پایداری زیست محیطی (بهبود دسترسی به مسکن مناسب و بهبود اسکان غیررسمی) از اهداف اصلی آن است (ایراندوست، 1388: 27).
محلات فقیرنشین و اسکان غیررسمی در شهرها با توسعه پایدار شهری در تناقض قرار دارد. امروزه پدیده اسکان غیررسمی در اطراف شهرها امری است اجتناب ناپذیر که بخصوص در کشورهای جهان سوم باید مورد توجه برنامه ریزان شهری و مسئولان و متولیان شهرها، قرار گیرد. در بعد کلان، اسکان غیررسمی عبارت است از شکل گیری شیوه شهرنشینی ناپایداری که در سکونتگاههای درون یا مجاور شهرها با سیمایی ناخوشایند و خارج از فضاهای رسمی و برنامه ریزی شده تجلی مییابد (گروه مطالعات برنامه ریزی و توسعه پایدار شهری، 1390: 2). حاشیه نشینی یکی از پاشنه آشیلهای توسعه پایدار شهری تلقی میشود، براساس مصوبات برنامه توسعه هزاره سازمان ملل بایستی تا سال 2015 میلادی دست کم 100 میلیون زاغه نشین از امکانات بهداشت، مسکن و فرصتهای نوین آموزش برخوردار شوند (نقدی و صادقی، 1385: 219).
طی دهههای اخیر به تدریج محلات نابسامان و سكونتگاههای غیررسمی، بهطور عمده در حاشیه شهرهای بزرگ كشور، خارج از برنامه رسمی توسعه شهری و بهصورت خودرو شكل گرفته و گسترش یافته است. این پدیده در مطالعات شهری بهعنوان یكی از آسیبهای شهری مطرح میباشد. تجمع اقشار کمدرآمد و مشاغل غیررسمی در سگونتگاههای غیررسمی شیوهای از شهرنشینی ناپایدار را بوجود آورده است و زمینه ساز بسیاری از آسیبها و ناهنجاریهای اجتماعی شده است (جمشیدی و همکاران، 1393: 242-221). از پدیده های عمده ناپایدار کننده شهری به ویژه در کشــــورهای درحال توسعه، گونهای شهرنشینی با مشکلات حاد موسوم به اسکان غیر رسمی[1] است که بنابر مشاهدات جهانی درحال گسترش فزاینده است. این گونه سکونتگاهها هر چند جلوهای از فقر است اما بازتاب کاستیها و نارسایی های سیاستهای دولتی و بازار رسمی نیز محسوب می شوند. اسکان غیر رسمی به سبب باز تولید فقر و گسترش آن، به مخاطره انداختن محیط زیست و تحمیل هزینه ای بیشتر برای حل مشکلات، در مقایسه با هزینه پیشگیری از آنها، تهدیدی جدی برای پایداری و انسجام جامعه شهری و نیازمند تدابیر ویژه ای برای ساماندهی وضعیت کنونی و جلوگیری از گسترش آنها در آینده است. از آنجا که اسکان غیر رسمی از زمینهای فراتر از امکان آن نشات می گیرد و بر محیطی فراتر از مکان آن نیز تاثیر می گذارد، چاره جویی این مسئله به سیاستگذاری و اقداماتی نه فقط درسطح محلی آن، بلکه درسطح ملی نیاز دارد.
توسعه شهری درمعنای عام آن، براثر بازتاب فضایی اسکان غیر رسمی ، ناپایدار شده است، واقعیت این است که انتقال ناگهانی بسیاری از ساکنان سکونتگاههای غیر رسمی از شیوه معیشت سنتی و رسمی جعفرآبادیی به معشیت نامشخص و نوینی که تمهیدات لازم و متناسب شهرنشینی – در ابعاد اقتصادی، اجتماعی ، فرهنگی و کالبدی فراهم نیست، آنها را به سکونتگاههای ناپایداری کشانده است که به منظور جای پا یافتن در شهر و به امید طی دوره گذار، انتخاب شده اند. علاوه بر این ، مسئله بلاتکلیفی بسیاری از این سکونتگاهها از نظر قانون – که ساکنان را دائم درخطر تخریب، تخلیه و تعرض رسمی نگاه می دارد – موجب احساس ناامیدی و عدم امنیت خانوارها و مانع تلاش، مشارکت اجتماعی و همبستگی آنها باجامعه شهری است، امری که پیامدهای نامطلوب فرهنگی ( حتی برای نسلهای آتی آنها و محیطهای مجاور ) در بر دارد. ازاین رو، در وضع موجود مسئله عبارت است از: محرومیت ساکنان این سکونتگاههای گسترده که حامل یا مستعد نابنهجاریهای اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و زیست محیطیاند و نیاز مبرمی به ارتقای شرایط محیطی دارند.
باتوجه به گرایش های موجود و نبود نشانهای ازتغییر سیاستها، چشم انداز نگران کنندهای از رشد اسکان غیر رسمی و ناپایدارسازی شهرها وجود دارد که ارادهای ملی و تدابیری مشخص، متفاوت از روال کنونی ، میطلبد.
اسكان غیررسمی كه بهطور عمده با تصرف و ساخت غیررسمی زمین و مسكن، عدم رعایت ضوابط و مقررات رسمی و متعارف شهری و ساختمانی، كمبود شدید خدمات زیرساختی و استفاده غیررسمی از تأسیسات و تجهیزات شهری، رشد سریع كالبدی و جمعیتی، اشتغال غالب غیررسمی، ناپایداری سازهای و تأسیساتی، پایین بودن سرانههای خدماتی، ناپایداری درآمد و در نهایت بستر كالبدی مناسب جهت رشد آسیبهای اجتماعی و شكلگیری خرده فرهنگهای كجرو و ایجاد مأمن و پناهگاه مناسب جهت مجرمین و بزهكاران اجتماعی مشخص و شناخته میشود، طی دو دهه گذشته تبدیل به چالشی بزرگ، به شكل غالب در حاشیه به ویژه دركلان شهرها، شده است. اسكان غیررسمی از عوامل كلان ساختاری در سطح ملی و منطقهای ناشی میشود. رشد فزاینده جمعیت شهری از توان سازمانهای دولتی و غیردولتی جهت توسعه و ارائه خدمات و تسهیلات شهری برای این جمعیت فزاینده پیشی گرفته و برآورده نشدن نیاز مسكن و سرپناه اقشار كم درآمد در فضای رسمی و برنامهریزی شده شهر، حاشیهنشینی و اسكان غیررسمی را به گونهای بیسابقه گسترش داده است (شیعه و همکاران، 1390، 40).
ایران نیز به عنوان یکی از کشورهای در حال توسعه که با مسأله اسکان غیررسمی مواجه میباشد، از لحاظ نحوهی برخورد با این پدیده قابل بررسی میباشد. منشأ و روند شکلگیری سکونتگاههای غیررسمی در ایران میتواند همانند کشورهای توسعه نیافته و در حال توسعه باشد، ولی بهطور مقایسهای از شدت و وحدت یکسانی برخوردار نیست. اسکان غیررسمی بهشیوهی مرسوم در ایران از دههی 1320 آغاز، تا اواخر دههی 50 با شدت نسبتاً زیادی روند گسترش خود را طی نموده و بعداز انقلاب از لحاظ شدت شکلگیری بهعنوان یکی از معضلات اساسی شهرهای ایران مطرح میشود. در طی این دوران، بهدنبال رشد روابط و مناسبات سرمایهداری، تحولات و دگرگونیهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی شگرفی بهوجود آمد. تمرکز دولت وقت در معدودی از شهرهای کشور بهعنوان کانونهای رشد و توسعه به واسطه روابط سرمایهداری وابسته یا غیر مولد بوده که این عوامل موجب فاصله شهر و روستا و مهاجرت بخشی از روستاییان به شهرها به امید کسب اشتغال همراه با مسائل و مشکلات متعددی از جمله شکلگیری اسکان غیررسمی در حواشی و حتی مناطق داخل شهرها گردید. در طی روند تحولات مذکور، تمامی شرایط لازم جهت تقویت گرایشها و رشد شهرنشینی به شکل شتابان فراهم آمد. همچنین، فرایند توسعه کشور به شکل برونزا در قالب سرمایهداری وابسته به پیرامونی موجب از همپاشی نظامهای کهن و سنتی تولید معیشتی شد (خاکپور و همکاران، 1390، 158). بطور کلی، آنچه مسلم مینماید این است كه در كشور ایران علاوه بر روند فوق، تحولات ناشی از شكل تقسیم كار بینالمللی و دگرگونی ساختار اقتصادی كشور، افزایش و انباشت درآمدهای نفتی و اصلاحات ارضی بعد از دهه چهل از جمله علل عمدهی تسریع روند شهرنشینی و به تبع آن شكلگیری اسكان غیررسمی میباشند(جمشیدی و همکاران، 1393: 242-221). براساس مطالعات انجام شده در زمینه حاشیهنشینی در مناطق مختلف حاشیهنشین ایران، میتوان گفت که مهمترین ویژگیهای آن عبارت است از ساخت و ساز نامناسب، فقر فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی، بیکاری، اشتغال کاذب، عدم رعایت بهداشتی جمعی و فردی، عدم دسترسی به امکانات رفاهی، بهداشتی و آموزشی، افزایش جرم و جنایت، فساد، فحشا، مصرف بیش از حد مواد مخدر در مقایسه با سایر مناطق شهری و غیره و از سوی دیگر هماکنون در اطراف شهرهای بزرگی چون تهران، مشهد، شیراز، کرمان، اصفهان،[کرمانشاه] و سایر شهرهای کشور نیز شاهد رشد و گسترش مناطق حاشیهنشین میباشیم (ربانی و همکاران، 1388).
حاشیهنشینی در زمان ما یک پدیدهی عام است بهنحوی که برخی از صاحبنظران اظهار میدارند حدوداً 30 درصد مردم شهرهای بزرگ جهان در مناطق حاشیهای زندگی میکنند. با اینحال، برخی از منابع حجم آن را 30 تا 70 درصد جمعیت بسیاری از شهرهای کشورهای در حال توسعه اعلام میکنند (زنگیآبادی و همکاران، 1384، 179). سکونتگاههای غیررسمی با تجمعی از اقشار کمدرآمد و غالباً با مشاغل غیررسمی[2] و شیوهای از شهرنشینی ناپایدار[3] همراهند و زمینهساز بسیاری از آسیبهای اجتماعی بهشمار میروند. این مشکل شهری صرفاً مسألهای کالبدی و فیزیکی نبوده و از عوامل کلان ساختاری در سطوح ملی و منطقهای ناشی میشود (پورآقایی، 1383، 1). محرومیت و عدم برخورداری سکونتگاههای غیررسمی از تسهیلات زندگی شهری در قیاس با دیگر نواحی شهری، آنها را به کانون بغرنج شهری و مانع توسعه پایدار انسانی تبدیل نموده است. جای تردید نیست که در فرایند جهانیسازی، تعداد زیادی از شهروندان به حاشیههای شهرها رانده خواهند شد و به تبع آن از بسیاری از حمایتهای اجتماعی نیز محروم خواهند شد (صرافی، 1381، 6).
فرم در حال بارگذاری ...
[پنجشنبه 1398-06-28] [ 05:19:00 ب.ظ ]
|