موضوع رساله آثار وضعی گناهان در زندگی انسان می‌باشد كه اجتماع ما مبتلا به آن می‌باشد و اهمیت بسزائی دارد. مردم اگر آثار گناهان را بدانند مرتكب خیلی از ناهنجاری‌ها نمی‌شوند كه در متن مفصل خواهد آمد بیشتر گرفتاری‌های مردم و اجتماع از گناهانی است كه مرتكب می‌شوند مثلاً در روایات دارد كه اگر در اجتماعی زكات داده نشود به آسمان امر می‌شود كه باران نیاید و مردم و اجتماع باید این روایات را بخوانند و یا بشنوند تا اینكه تارك زكات نشوند و یا اینكه در اجتماع كنونی مردم اصلاً دروغ را گناه نمی‌دانند، چرا چون آثار بد و شوم غیبت و دروغ را نمی‌دانند كه پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله) در مورد غیبت فرمودند كه اجتناب كنید از غیبت كه غیبت خورشت سگهای جهنم است و یا اینكه در مورد دروغ فرمودند كه اگر تمام شرها و گناهها را در یك اتاقی جمع شده و كلید آن دروغ است یعنی كلید تمام این گناهان دروغ می‌باشد به خاطر اهمیتی كه این موضوع هم در فرد و هم در اجتماع  دارد. نتیجه آن که هر گناهی دارای آثار شومی می باشد و گرفتاریهایی را بر جامعه و فرد به بار می آورد.
 
فهرست مطالب
 
مقدمه.. 1
بیان مسئله.. 2
سوالات.. 3
فرضیات تحقیق.. 4
پیشینه تحقیق.. 4
اهداف پژوهش.. 7
فصل اول: مفاهیم و کلیات.. 7
گفتار اول: کلیات.. 8
گفتار دوم: مفاهیم.. 16
1/2مفهوم شناسی آثار وضعی.. 16
2/2مفهوم شناسی انسان.. 17
1/2/2چیستی انسان.. 17
2/2/2 تعریف انسان از دیدگاه وحى الهی.. 19
3/2 مفهوم شناسی گناه.. 20
1/3/2 مفهوم گناه.. 20
2/3/2اقسام گناه.. 22
4/2 مفهوم شناسی خانواده.. 23
1/4/2 جایگاه خانواده در قرآن و روایات.. 24
2/4/2 جایگاه خانواده در اسلام.. 27
1/2/4/2 حفظ نسل.. 28
2/2/4/2 انتقال تجربه.. 29
3/2/4/2 پرورش روحی و فکری فرزندان.. 29
4/2/4/2 انتقال فرهنگ و زبان.. 30
5/2/4/2 ایجاد آرامش روانی.. 30
6/2/4/2 ساختن جامعه ای سالم و نیرومند.. 31
5/2 مفهوم شناسی جامعه.. 31
2/5/2 مارسل موس.. 32
فصل دوم: آثار وضعی گناه بر شخص گناهکار.. 33
1/1 عوامل فقر.. 39
1/1/1 بیکاری و تنبلی.. 40
2/1/1 بی برنامگی.. 41
3/1/1 توکل بر غیرخدا.. 42
4/1/1 گناه و نافرمانی.. 43
گفتار دوم: بی برکتی.. 46
گفتار سوم: کوتاه شدن عمر.. 49
گفتار چهارم: عدم لذت از عبادات.. 52
گفتار پنجم: دور شدن از خداوند.. 54
گفتار ششم: سلب عقیده دینی.. 58
گفتار هفتم: مرگ بد.. 61
گفتار هشتم: عاقبت به شری.. 65
گفتار نهم: عذاب وجدان.. 69
گفتار دهم: سلب توفیق.. 73
گفتار یازدهم: ابتلا به بیماری.. 78
فصل سوم: آثار وضعی گناه بر خانواده.. 81
گفتار اول: اولاد و نسل ناصالح به سبب گناه شخص.. 82
گفتار دوم: عادت به گناه در وابستگان و خویشان شخص.. 87
گفتار سوم: سلب عاقبت به خیری از اولاد.. 91
فصل چهارم: آثار وضعی گناه بر جامعه.. 94
گفتار اول: زلزله و آفات طبیعی.. 95
گفتار دوم: خشکسالی.. 101
گفتار سوم: تسلط حکام جور.. 103
گفتار چهارم: رواج بی بند و باری.. 105
گفتار پنجم: عدم استجابت دعا.. 109
گفتار ششم: نازل شدن بلا و گرفتاری.. 114
نتیجه گیری.. 117
منابع و ماخذ.. 119
 
 

مقدمه
گناه، یعنی سرپیچی از فرمان خدا، فرمان های خداوند گاهی فرمان انجام عملی هستند وگاه ترک یک فعل ،گناهکار کسی است که از این دستورات سرپیچی کند. یعنی افعالی را که به آنها امر شده است ترک کند و افعالی را که از آنها نهی شده انجام دهد. خداوند به مصالح و مفاسد اعمال آگاه است و می داند کدام فعل انسان را به هدف نهایی خویش می رساند وکدام عمل اورا از رسیدن به هدف خلقت باز می دارد. بنابراین همه اوامر الهی به اعمالی تعلق دارد که از نظر اخلاقی دارای ارزش مثبت هستند ونهی خداوند همیشه از عملی که انسان را از هدف غایی دور می کند. گناه، عصیان ومفاهیمی مانند آنها، همیشه به افعالی که از نظر اخلاقی ارزش منفی دارند اشاره می کنند. کسی که می خواهد در مسیر کمال باشد و زندگی اخلاقی وسعادت بخشی داشته باشد، با اطمینان به علم وخیر خواهی خداوند باید فرمان های او را راهنمای خویش قرار دهد ومطابق دستورات الهی عمل نماید. در قرآن وسنت اعمال بسیاری با عنوان گناه نام برده شده اند و مترادفهای بسیاری برای واژه گناه در قرآن وسنت آمده است. گناه در هر عرصه های زندگی باشد به رابطه انسان با خدا آسیب می رساند و مهمترین پیامد گناه را می توان در مبدا شناسی ملا حظه کرد، به دنبال آن برخی از گناهان علاوه بر رابطه انسان با خدا، به رابطه انسان با خود یا دیگران آسیب می رساند، این اثر را می توان در امام شناسی، معاد شناسی نیز ملاحظه کرد و به دنبال آن مهمترین اثری که گناه می تواند داشته باشد مانع شدن از تاثیرات عبادت ودر مقام شکرگزاری اوست؛ به این معنی که اساس گناه به تدریج توفیق انجام عبادت وشکر گزاری را از انسان سلب می کند وآدمی را نسبت به انجام این امور بی رغبت می کند ورفته رفته انسان را به ورطه نابودی وهلاکت می رساند. از جمله مهمترین اثرات دیگر گناه آثار وضعی گناه است که در همین دنیا نمایان می شود، بیم و ترس از امور، ناامیدی، عدم استجابت دعا، نزول
بلا وآفت ومحرومیت از حضور ولی خدا از مهمترین آثار وضعی گناه است که می تواند گریبان گیر گناهکاران شود  مجموع این اشاره ها نشان دهنده این است که که در بطن واژه گناه نوعی مخالفت وعصیان با ذات اقدس حق را دارد که با فطرت خود قصد مخالفت و درگیری دارد و تا زمانی که انسان به شناخت کامل گناه و پیامدهای سوء آن پی نبرده نمی تواند به سعادت واقعی وجایگاه ارزشمند انسانیت برسد وشناخت چنین جایگاه و رسیدن به آن در گرو ترک گناه و دوری از آن خواهد بود.

بیان مسئله
از دﯾﺪﮔﺎه روانﺷﻨﺎﺳﺎن، اﺣﺴﺎس ﮔﻨﺎه ﺑﻬﺎﯾﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ اﻧﺴﺎن ﺑﺮای ﻋﺪم ﺑﺮﺧﻮرد ﺻﺎدﻗﺎﻧﻪ ﺗﻮأم ﺑﺎ  ﻣﻬﺮ و ﻣﺤﺒﺖ و ﮔﺬﺷﺖ ﺑﺎ واﻗﻌﯿﺖ زﻧﺪﮔﯽ ﺧﻮد ﻣﯽﭘﺮدازد . اﻧﺴﺎن زﻣﺎﻧﯽ دﭼﺎر اﺣﺴﺎس ﮔﻨﺎه ﻣﯽ ﺷﻮد ﮐﻪ  از ﻗﻮاﻧﯿﻨﯽ ﮐﻪ ﻣﻬﻢ ﻣﯽ ﭘﻨﺪارد ﺗﺨﻄﯽ ﮐﻨﺪ ﯾﺎ ﺑﺮ ﻃﺒﻖ اﺳﺘﺎﻧﺪاردﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺑﺮای ﺧﻮدش وﺿﻊ ﮐﺮده اﺳﺖ  زﻧﺪﮔﯽ ﻧﮑﻨﺪ. ﮐﺎر اﺣﺴﺎس ﮔﻨﺎه اﯾﻦ اﺳﺖ ﮐﻪ ﺷﺮاﯾﻄﯽ ﻓﺮاﻫﻢ ﻣﯽ آورد ﺗﺎ اﻧﺴﺎن درﺑﺎره ﺧﻮد ﺗﺼﻮﯾﺮ  ﻧﺎدرﺳﺘﯽ داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ، ﺗﺼﻮﯾﺮی ﮐﻪ ﺑﺎ اﻋﻤﺎل و رﻓﺘﺎرش ﻣﻄﺎﺑﻘﺖ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﺪ. اﻣﺎ از ﻧﻈﺮ اﺳﻼم اﺣﺴﺎس ﮔﻨﺎه  ﻓﻘﻂ ﺑﻌﺪ از ارﺗﮑﺎب ﺟﺮم و ﮐﻮﺗﺎﻫﯽ در اﻧﺠﺎم وﻇﺎﯾﻒ ﺑﻪ اﻧﺴﺎن دﺳﺖ ﻧﻤﯽ دﻫﺪ ﺑﻠﮑﻪ در ﭘﺎرهای ﻣﻮارد ﺑﻪ ﺳﺒﺐ ﺗﻮاﺿﻊ و ﺣﺎﻟﺖ ﺧﺸﻮع و ﺧﻀﻮع و اﺣﺴﺎس ﻗﺼﻮر در ﻋﺒﺎدت ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ آﻧﭽﻪ ﺣﻖ ﻋﺒﺎدت اﺳﺖ ﺑﻮده  اﺳﺖ. ﺑﻪ اﻧﺴﺎن دﺳﺖ ﻣﯽ دﻫﺪ ﮐﻪ ﭼﻨﯿﻦ اﺣﺴﺎس ﮔﻨﺎﻫﯽ ﻣﻮﺟﺐ رﺷﺪ و ﺗﻌﺎﻟﯽ اﻧﺴﺎن ﻣﯽﺷﻮد ﻣﺎﻧﻨﺪ اﺣﺴﺎس ﮔﻨﺎﻫﯽ ﮐﻪ اوﻟﯿﺎی اﻟﻬﯽ داﺷﺘﻪ اﻧﺪ. در ﻋﺼﺮ ﺣﺎﺿﺮ ﯾﮑﯽ ازﻣﺸﮑﻼت اﺳﺎﺳﯽ اﻧﺴﺎنﻫﺎ اﺣﺴﺎس ﮔﻨﺎه و ﻋﺬاب وﺟﺪان اﺳﺖ و ﺑﺸﺮ ﺑﺎ دو ﻧﻮع اﺣﺴﺎس ﮔﻨﺎه در ارﺗﺒﺎط اﺳﺖ:

اﺣﺴﺎس ﮔﻨﺎه ﺳﺎﻟﻢ و ﻣﺜﺒﺖ: در اﯾﻦ ﻧﻮع از اﺣﺴﺎس ﮔﻨﺎه، ﺷﺨﺺ ﺑﻪ دﻟﯿﻞ ﺣﺴﻦ اﻋﺘﻤﺎد و اﯾﻤﺎن ﺑﻪ برای دانلود متن کامل پایان نامه ها اینجا کلیک کنید ﺧﺪا ﺗﻮﺑﻪ ﻣﯽﮐﻨﺪ و آراﻣﺶ ﭘﯿﺪا ﻣﯽﮐﻨﺪ و ﺳﻌﯽ ﻣﯽﮐﻨﺪ ﮔﻨﺎﻫﺎن ﮔﺬﺷﺘﻪ را ﺗﮑﺮار ﻧﮑﻨﺪ، و ﺧﻄﺎﻫﺎی ﮔﺬﺷﺘﻪ را ﺑﺎ اراده ﻣﺴﺘﺤﮑﻢ ﺟﺒﺮان ﮐﻨﺪ، و ﺑﺎ دﺳﺘﯿﺎﺑﯽ ﺑﻪ ﻋﻮاﻣﻞ ﺧﻄﺎﻫﺎی ﮔﺬﺷﺘﻪ راه آﯾﻨﺪه را ﺑﺎ اﺳﺘﻮاری ﻃﯽ ﮐﻨﺪ، و ﺑﻪ ﺳﻌﺎدت ﺣﻘﯿﻘﯽ ﺑﺮﺳﺪ.
اﺣﺴﺎس ﮔﻨﺎه مرضی: در اﯾﻦ ﻧﻮع، اﯾﺠﺎد اﺣﺴﺎس ﻣﻨﻔﯽ و ﺧﻮد ﺳﺮزﻧﺸﯽ، ﺗﺒﺪﯾﻞ ﺑﻪ ﻧﺸﺨﻮار ذﻫﻨﯽ ﻣﯽﺷﻮد و ﻓﺮد ﻫﺮ ﻗﺪر ﻫﻢ ﺗﻮﺑﻪ ﮐﻨﺪ ﺑﺎز ﯾﮏ اﺣﺴﺎس ﺷﮏ و ﺗﺮدﯾﺪ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﭘﺬﯾﺮش ﺗﻮﺑﻪاش ﺗﻮﺳﻂ ﺧﺪا در ﻗﻠﺐ و ذﻫﻨﺶ وﺟﻮد دارد ﮐﻪ اﯾﻦ اﺣﺴﺎس ﮔﻨﺎه در ﻓﺮد ﺗﻐﯿﯿﺮ ﻣﺜﺒﺖ اﯾﺠﺎد ﻧﻤﯽﮐﻨﺪ و ﻓﺮد ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺑﺎ ﯾﮏ اﺣﺴﺎس ﮔﻨﺎه و ﻋﺬاب وﺟﺪاﻧﯽ ﺳﺮ و ﮐﺎر دارد ﮐﻪ ﻫﺪف و ﺟﻬﺖ ﻣﻨﻄﻘﯽ ﻧﺪارد و زﻣﺎﻧﯽﮐﻪ از اﻧﺪازه ﻣﻌﻤﻮل ﺗﺠﺎوز ﮐﻨﺪ و ﺑﻪ ﺻﻮرت اﺣﺴﺎس اﻓﺮاﻃﯽ ﮔﻨﺎه ﮐﻪ ﻣﺎﻧﻊ ﺷﯿﻄﺎﻧﯽ ﺑﺮ ﺳﺮ راه ﺗﮑﺎﻣﻞ اﻧﺴﺎن اﺳﺖ، در ﻣﯽ آﯾﺪ و اﻓﻖ آﯾﻨﺪه را در ﻧﻈﺮ او ﺗﯿﺮه و ﺗﺎر ﻣﯽ ﺳﺎزد و ﭘﺎی رﻓﺘﻦ و ﺣﺮﮐﺖ او را ﺳﺴﺖ ﻣﯽ ﻧﻤﺎﯾﺪ، اﯾﻦ دور ﺷﺪن از ﻫﺪف و ﺗﺴﻠﯿﻢ دام ﺷﯿﻄﺎن ﺷﺪن و از ﭼﺎﻟﻪ ﺑﻪ ﭼﺎه اﻓﺘﺎدن اﺳﺖ. و ﻗﺮآن در اﯾﻦ ﻣﻮرد ﻣﯽ ﻓﺮﻣﺎﯾﺪ: «و ﻻ ﺗﯿﺎﺋﺴﻮا ﻣﻦ رﺣﻤﮥ اﷲ» ، ﯾﻌﻨﯽ از رﺣﻤﺖ ﺧﺪا ﻧﺎ اﻣﯿﺪ ﻧﺸﻮﯾﺪ…) اﺣﺴﺎس ﮔﻨﺎه اﮔﺮ ﭼﻪ ﺑﻪ ﻣﻌﻨﺎی ﺑﯿﺪاری وﺟﺪان و ﻧﻔﺲ ﺳﺮزﻧﺸﮕﺮ اﻧﺴﺎن، ﻣﻄﻠﻮب اﺳﺖ، اﻣﺎ اﺣﺴﺎس اﻓﺮاﻃﯽ ﺑﻪ ﻫﯿﭻ وﺟﻪ ﻣﻄﻠﻮب ﺧﺪا و دﯾﻦ ﻧﯿﺴﺖ، ﺑﻠﮑﻪ اﺣﺴﺎس ﮔﻨﺎه ﻓﺰاﯾﻨﺪه در راﺳﺘﺎی وﺳﺎوس ﺷﯿﻄﺎﻧﯽ اﺳﺖ. ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﺧﺎﻃﺮ اﺣﺴﺎس ﮔﻨﺎه اﻓﺮاﻃﯽ ﯾﮑﯽ از ﺑﺰرگﺗﺮﯾﻦ ﻣﻨﺎﺑﻊ اﺿﻄﺮاب زاﺳﺖ ﺑﻨﺎﺑﺮاﯾﻦ اﺣﺴﺎس ﮔﻨﺎه ﺑﯿﺶ از ﺣﺪ، زﻣﯿﻨﻪ را ﺑﺮای ﮔﻨﺎه ﺑﯿﺶﺗﺮ و اﺑﺘﻼ ﺑﻪ اﻧﻮاع ﺑﯿﻤﺎریﻫﺎی رواﻧﯽ ﻓﺮاﻫﻢ ﻣﯽآورد.
سوالات
سوالات این تحقیق عبارت است از:

 

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...