یكی از مهم ترین مباحث مربوط به تعزیه بحث زمان و كاركرد آن است. مقوله زمان در تعزیه كه آن را با علم اسطوره ای پیوند می دهد و او را با تئاتر و یك نمایش بدون جنبه های آیینی متمایز می كند. این پژوهش كوششی است برای شناخت مفهوم زمان در تعزیه و پیدا كردن ویژگی هایی در متون تعزیه كه چگونه از باور زمان اسطوره ای بهره جسته اند و نیز این باور زمان اسطوره ای از سوی شبیه خوانان و شبیه نویسان و تماشاگران تعزیه باعث چه ویژگی هایی و شگردهایی در روایت متن تعزیه و اجرای آن شده است.

كلیدواژه: تعزیه ، روایت ، زمان اسطوره ای

مقدمه

مقدمه

نمایش آیینی تعزیه در جامعه ای شكل گرفت و بالید كه نهاد دین و شعائر مذهبی افراد همه ی گروه های اجتماعی جامعه را به هم پیوند داده بودند. تعزیه برای مردم مؤمن و متعصب شیعه كه دسته گردانی های سینه زنی و زنجیرزنی را در ایام محرم و صفر راه می انداختند و در آنها شركت می كردند، جلوه نو و بدیعی در عرصه اعمال مذهبیشان پدید آورد. در این پدیده فرهنگی، روایت واقعه كربلا، با حفظ زمینه مذهبی قدسیانه اش، به صورت بازی و نمایش بیان و اجرا می شد.

تعزیه در لغت به معنای سوگواری و برپاداشتن مراسم عزاداری به یادبود درگذشتگان است، و در اصطلاح به نوعی نمایش آیینی و مذهبی براساس واقعه كربلا و شهادت امامان و وقایع دیگر مذهبی و قصه ها و داستان های تاریخی و اساطیری و عامیانه اطلاق می شود. با تكامل و تحول تدریجی تعزیه خوانی در دوره های اخیر، بعضی از تعزیه ها ی شادی بخش و طنزآمیز نیز به آنها افزوده شده است. از این رو، غم انگیز بودن دیگر شرط حتمی تعزیه به مفهوم كلی آن نیست.

تعزیه در ایران با توجه به سیر تكامل و تحولی كه داشته و آنچه برآن گذشته نشان می دهد كه تنها یك پدیده ساده نمایشی مذهبی یا آئینی نیست. بلكه چنان كیفیتی داراست كه همه خصایص یك نمود زنده و فعال و جوشان و ذوقی و مذهبی و ملی و هنری را، با همه ی ویژگی های فردی و اجتماعی آن آشكار می دارد و ارائه می دهد.

تعزیه درحقیقت اسطوره تاریخی مذهبی است كه در طی گذران سالهای زیادی و با توجه به شرایط مناسب و اوضاع و احوالی قابل تامل، كم كم رشد كرده تا این كه قابلیت آن را یافته تا برهه ای از زمان خودنمایی كند. و آنگاه مانند هر پدیده اجتماعی دیگر در اثر عوامل گوناگون در مسیر كم رنگ شدن قرار گرفته است . یكی از ویژگی های تعزیه مشاركت فعال تماشاگران آن است كه از ابتدا تا انتهای تعزیه به صورت فعال مشاركت دارند،نکته ایكه از آرمان های مورد توجه بسیاری از كارگردانان تئاتر در عرصه های بزرگ جهانی تئاتر است؛ هر كارگردانی پیشرو تئاتر برای دستیابی به آن دست به تغییراتی در شیوه های اجرای تئاترش زده است تا این مشاركت تماشاگر و تئاتر را به میزانی حداكثری برساند ( از استانیسلاوسكی گرفته تا میرهولد وبرشت و  آنتونن آرتو با تئوری “تئاتر شقاوت “ش تا گروه تئاترنان و عروسك و دیگران) برای پی بردن به این ویژگی درخور دقت و توجه تعزیه یعنی مشاركت فعال تماشاگران ؛قبل از هرچیز باید به مفهوم زمان درشبیه خوانی نگریست وآن را مورد مطالعه قرار داد.

مفهوم زمان در تعزیه ریشه در فلسفه شیعی و شعار اصلی بنیان گزاران وخالقان آیین های عاشورایی ؛ كل یوما عاشورا و كل عرضا كربلا،داردکه موجبات ارتقای شخصیت هایی برآمده از تاریخ به اشخاصی اساطیری را فراهم آورده است ویادآورنظریه میرچاالیاده “تکرار و تناوب زمان اسطوره ای” است.ضمن ا ین که همین شکل از كاركرد زمان در تعزیه است که امکان بهره بردن از تكنیك هایی روایی را برای تعزیه مهیا كرده است . از جمله مانند رجوع به گذشته یا رفتن به آینده و … را درآن پدید آورده است وازاین لحاظ می توان آن رادر تعزیه های مختلف مورد نگاه موشكافانه قرار داد و این نكته نیز وجود دارد كه بسیاری ازمجالس شبیه خوانی در زمان تقویمی معینی اجرا می شوند كه باعث بهره گیری بیشتر آن ها از مفهوم  ومعنای اساطیری و خاص زمان در تعزیه شده است.

برای این منظور، در آغاز و فصل یك این پژوهش، شامل مقدمات و بیان كلیات پژوهش و اهداف آن است كه اینك از نظر می گذرد. در فصل دوم تلاش شده است كه از دل بررسی تاریخی و تحلیلی سیر تحول تعزیه به مثابه یك پدیده فرهنگی و نمایش آیینی، شاخص هایی پیدا شود كه در ادامه پژوهش، امكان بررسی مفهوم زمان در تعزیه را مهیا و تسهیل نماید. شاخص هایی از قبیل ارتباط تعزیه و اسطوره، ویژگیهای متون تعزیه و كاراكترهای اسطوره ای كه دارد مورد بررسی خواهد گرفت و مفهوم زمان به ویژه زمان در اسطوره، زمان در روایت به اختصار معرفی خواهد شد.

برای دانلود متن کامل پایان نامه ها اینجا کلیک کنید

فصل سوم شامل بررسی كلی و تحلیلی زمان در تعزیه است كه بطور مبسوط زمان در روایت تعزیه به عنوان یك متن روایی و نیز زمان در نمایش تعزیه به عنوان یك متن اجرایی مورد بررسی دقیق قرار می گیرد.در فصل پایانی، یعنی فصل چهارم، جمع بندی و نتیجه گیری خواهد شد و ارزیابی فرضیه های اصلی مورد بحث این پژوهش خواهد بود.

 

1-2 بیان مسئله

تعزیه(شبیه خوانی) تنها نمایش آیینی و سنتی ایرانی است که دارای متن مکتوب می باشد. نمایشی مبتنی بر امتزاج حکمت شیعی و بینش اساطیری ایرانیان است و به همین سبب در به کارگیری مفاهیمی چون زمان و مکان از قواعدی برآمده از فرهنگ اساطیری تبعیت می کند که تاثیری به سزا در چگونگی روایت قصص و ارجاعات زمانی (به گذشته، حال و آینده) در مجالس آن نهاده است، تجربه ای که برای اصحاب نمایش که در جست و جوی یافتن راه هایی نو برای تصویرنمودن سرگذشت بشر و پیوند او با راز و رمزهای جهان بر اساس میراث کهن نمایشی هستند که می تواند حاوی نکاتی ظریف باشد. نگارنده در این پژوهش خواهد کوشید تا با توجه به شعار محوری تعزیه نامه ها،” کل یوما عاشورا و کل ارضا کربلا” که بر پیوند وقایع با زمان و مکانی ابدی و ازلی تاکید می ورزد مفهوم زمان را در متون تعزیه که به ویژه پس از ساخته شدن تکیه دولت و دوران قاجار؛ این هنر آیینی از تنوع چشمگیری برخوردار شد و از ساختارهای متنوع بهره گرفت مورد مطالعه  قرار دهد که در پیش برد این مطالب بر اساس نظریه میرچاالیاده (تناوب و تکرار دوام حضور: این سه خصیصه زمان حادویی – دینی، متفقا، معنای ناهمگنی زمان تجلی قدرت و زمان تجلی قداست را با دیرند دنیوی، روشن می کنند و نیز آنات  یا ثانیه های تجلی قداست، هر سال تجدید می شوند و از این لحاظ که دیرندی با ساختاری قدسی(اما به هر حال دیرند) به شمار می روند، می توان گفت که پیوستگی و استمرار دارند و به هم متصلند و در طول سال ها و قرون، “زمان” یگانه و واحدی به حساب می آیند. اما این مانع از آن نیست که همان آنات و ثانیه های تجلی قداست، به ظاهر، به هر چندگاه، تکرار شوند، و از ان نظر می توان آن ها را به مثابه “مدخل و دهانه ای” زودگذر و “برق آسا” بر زمان کبیر تصور کرد که به آنات خارق عادت از جادویی – دینی، امکان می دهند تا دیرند دنیوی رخنه کنند. معانی تناوب و تکرار، در اساطیر و فرهنگ عامه، جای شامخی داند. انسان ابتدایی از رهگذر هر عمل آیینی و درنتیجه به واسطه هر کار معنی دار، به زمان اساطیری راه می یابند؛ می توان بهره جست. زیرا می توانشورا نیز جست  به زمان اجرای تناوبی تعزیه در یک زمان تقویمی خاص اشاره کرد و نیز این نگاه اساطیری را می توان در نوع روایت شبیه نویسان از واقعه ی عاشورا  و دیگر داستان های مذهبی  نیز جست و جو کرد.

1-3 پرسش پژوهش

چه ارتباطی میان مفهوم زمان در تعزیه و شعار محوری کل یوما عاشورا و کل ارضا کربلا وجود دارد؟

با توجه به تنوع  مجالس تعزیه و تنوع روایات در آن ارجاعات زمانی در این مجالس به کدامین طرق انجام می پذیرد؟

آمیزش حکمت شیعی و اندیشی اساطیری ایرانیان چه تاثیری بر تبیین مفهوم زمان در مجالس تعزیه داشته است؟

1-4 فرضیه های پژوهش

فرضیه اصلی: تلقی شبیه نویسان از مفهوم زمان مبتنی بر اندیشه اساطیری است.

فرضیه فرعی: در شبیه خوانی ما با زمان اساطیری روبه رو هستیم و به همین سبب اتفاقات در آن همواره از طراوت برخورداند و می توانند در همه زمان ها جاری و ساری باشند.

1-5 اهداف و ارزش پژوهش

 

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...