2ـ بیان مساله :
هرگاه صحبت از بزهكار یا ناسازگاری جوانان و نوجوانان یا اجتماع می شود بلافاصله این فكر به خاطر خطور می كند كه از چه راه و با چه وسایلی می توان اعمال ضد اجتماعی و نابهنجار این گونه افراد را پیشگیری و یا كنترل نمود؟
امروزه در اكثر كشورهای پیشرفته دنیا، طرق و وسایل خاصی برای این مسئله حاد اجتماعی در نظر گرفته اند كه یكی از آنها تربیت مجدد اطفال و نوجوانان در كانونهای اصلاح و تربیت است . ولی باید توجه داشت برای اینكه بتوانیم نوای جوانی را، كه در داخل خانواده خود به خوبی تربیت نشده و بر اثر عدم هماهنگی جامعه خویش به صورت یك فرد بزهكار قانون شكن و ضد اجتماع در آمده است مجددا تربیت نموده وبا اصول و موازین حاكم بر اجتماع تطبیق دهیم می بایستی علاوه بر وجود وسایل و تجهیزات لازم ، وقت و فرصت كافی نیز برای این كار در اختیار داشته باشیم كه خود دلیلی بر ارائه خدمات آموزشی در محله های بزهكار خیز است .
امروزه این مطلب مسلم است كه جوان یا نوجوانی كه به سرقت و جیب بری و قاچاق مواد مخدر و نظایر این گونه اعمال ضد اجتماعی عادت كرده است به صرف توقف سه ماه یا شش ماهه در كانون اصلاح و تربیت تغییر روش نخواهد داد و هرگاه از زندان و یا كانون اصلاح و تربیت آزاد شود مجددا چون حرفه و كار شرافتمندانه نمی داند و ترك عادات قدیمی برایش مشكل است به محیط سابق و زندگی فساد آمیز خود مراجعت خواهد كرد .
بنابراین متفكرین و متخصصین اجتماعات غربی با ابداع و استقرار سیستم صدور حكم محكومیت به مدت نا معین مسئله اصلاح و تربیت و نوجوانان را به نحو مطلوب حل كرده و به موازات آن با تشكیل سازمانهای اختصاصی وابسته به دادگاههای اطفال برای استقرار یك نظم نوین در زندگی بی بندوبار نوجوانان بزهكار و ناسازگار راه حل های جدیدی یافته و بدین گونه از فشار بار دادگاه های اطفال نیز به نحو محسوسی كاسته و تعداد پرونده های ناشی از ارتكاب جرم جوانان بزهكار را بطور چشمگیر تقلیل داده اند .
در كشورهای غربی معمولا در جوار دادگاههای اطفال ، موسسات خاصی وجود دارد (كانون اصلاح و تربیت) كه عهده دار تربیت اطفال بی سرپرست بوده و قاضی اطفال این گونه كودكان را به آن موسسات تحویل می دهد . تجربه نشان داده است كه تشدید مجازاتها از تعداد قرون وسطائی نتوانسته عامل لازم و كافی برای پیشگیری و اجتناب از ارتكاب جرم و تكرار آنها باشد ولی آموزش توسط نهادهای مختلف شهری بر اساس نیازهای خاصی آن محیط ها توانسته نگرش اعضای آن جامعه خاص را تغییر دهد .
بنابراین باید بدنبال روشهای آموزشی و فرآیندهای آگاهی رسانی كه موجب جلوگیری از وقوع جرائم می شود، و از راه كشف آن علل كه بیشتر از فساد محیط یا از عكس العملهای احساسات و تمایلات ناآگاه مجرم سرچشمه می گیرد ، از وقوع حوادث ناهنجار و جرائم كاست و شخصیتهای معلول و حادثه جو را از بسیاری كارها كه سبب اتفاق جرمها می شود منع كرد .
جامعه شناسی كیفری با اندیشه های نو ، افكار جدید و ارزندهای كه مربوط به اعاده حیثیت افراد است ، می كوشد تا واقعیت را بصورتی كه باید جلوه گر سازد و بی عدالتیهایی را كه تا كنون رواج داشته است و باز هم ادامه دارد به وجهی شایسته آشكار نماید .
علم جامعه شناسی كیفری اثبات می كند كه بزهكاران حیوانی وحشی نیستند كه باید كشته بشوند، میكروب به شماره نمی آیند كه باید در نابودیشان كوشید ، زشت و پلید و نابكار و غیر قابل اصلاح نمی باشند كه به دیار نیستی رهسپار گردند . بلكه انسانند و می توانند مانند سایرین دارای اندیشه های عالی و منشها و اخلاقیات شایسته باشند و حتی در زمره بهترین انسانها در آیند به همین جهت ریشارد می نویسد :
كه فراموش شده است كه بزهكاران میكروب نیستند بلكه انسانند و جرم تنها عیب برخی از افراد استثنایی نیست ، بلكه تهدیدی است اخلاقی كه بر رفتار همه مردم ، سنگینی خود را تحمیل می كند .
امروزه به خوبی به ثبوت رسیده است كه خشونت و اجرای مكافات باعث ستیزه گری بیشتر بزهكاران می شود و هیچگاه و در هیچ زمانی و مكانی خشونت وسیله ارشاد و اصلاح نیست ، بلكه با آ موزش و آگاهی انسانی به اعضای جامعه می توان پیشگیری یا علاج واقعه قبل از وقوع را انجام داد.
ژرژ ویدال بوسیله آمارهایی كه از بزهكاران در فرانسه بدست آورد ، اثبات كرد كه رقم جرائم در این كشور و پس از اجرای كیفرهای بسیار سنگین افزایش یافت در حالیكه پس از آموزش های خاص مشروط بطور قابل ملاحظه ای كاهش پیدا كرد وبه همین جهت الن كی استاد تعلیم و تربیت در مورد سیاست كیفری صحیح می نویسد :
نرمش و ملایمت در جلسات آموزش به مراتب با ارزش تر از خشونت و شدت عمل است .
سوالات پروژه حاضر عبارتند از :
آیا بین ویژگی های فردی نوجوانان و بزهكاری رابطه معنی داری وجود دارد ؟
آیا بین ویژگی های اخلاقی نوجوانان و بزهكاری رابطه معنی داری وجود دارد ؟
آیا بین ویژگی های خانوادگی نوجوانان و بزهكاری رابطه معنی داری وجود دارد ؟
آیا بین ویژگی های مذهبی نوجوانان و بزهكاری رابطه معنی داری وجود دارد ؟
آیا بین ویژگی های اقتصادی نوجوانان و بزهكاری رابطه معنی داری وجود دارد ؟
آیا بین ویژگی های فرهنگی نوجوانان و بزهكاری رابطه معنی داری وجود دارد ؟
آیا بین ویژگی های اجتماعی نوجوانان وبزهكاری رابطه معنی داری وجود دارد ؟
3ـ اهمیت مسأله :
در ایران طبق گزارشهای آماری ، تا سال 1345 تعداد بسیار كمی از نوجوانان در كانونهای تربیتی نگهداری می شدند . ولی از سال 1356 به بعد سرقت از ناحیه صغار كمتر از 18 سال 65 درصد ، میزان ضرب و جرح و چاقو كشی و قاچاق 45% افزایش داشته است . با توجه به آمارهای منتشر بطور خلاصه می توان گفت كه 50% از جرائم نوجوانان ،جرا ئمی علیه اشخاص از نوع ضرب و جرح غیر عمدی 45% از نوع منازعه و چاقو كشی و یا ضرب و جرح منتهی عضو بوده است ، و فقط 5% بقیه مربوط به قتل های عمدی می باشد ( صلاحی 1357،صفحه 48و 178) .
اكثر دانش پژوهان رشد و شخصیت نظیر فروید و اریكسون بر این عقیده می باشند كه دوران اولیه كودكی دورانی سرنوشت ساز و دوران نوجوانی یك بحران محسوب می شود . بدین جهت است كه رعایت بهداشت روان و بررسی بسیاری از ناهنجاریهای رفتاری نوجوانان می باشد . به موجب آمارهایی كه توسط متخصصین امور تربیتی و جرائم اطفال در بلژیك بدست آمده است از تعداد 4221 مجرم صغیر تعداد 1607 نفر آنان یتیم بوده اند كه از این عده 406 نفر آنها هم پدر و هم مادر خود را در طفولیت از دست داده اند ،ضمناًتعداد 1201 كودك منتسب به پدران و مادران این گروه مجرم می باشند ،كه طبق همان آمار 937 نفر از پدران 264 نفر از
[پنجشنبه 1398-06-28] [ 07:21:00 ب.ظ ]
|